زینب خانمزینب خانم، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

نی نی زینب

عید 1397

خدا رو شکر که تونستیم سال تحویل حرم امام رضا(ع) باشم. و خدا رو شکر که امام رضا(ع) ما رو قابل دونستن. بازدید از موزه تازه تاسیس علمی ( بدن انسان) در مشهد: در راه برگشت، شترسواری... ...
6 ارديبهشت 1397

قلک من

بهترین کمکی که میشه به بچه ها کرد تا قدر پول و  درست خرج کردنش رو بدونن، شاید این باشه که براشون قلک بخریم و یادشون بدیم پول هاشون رو جمع کنن. زینب جان قلک کوچکی داشت و تمام عیدی هاش رو در اون قلک ریخت. بعد از شکستن قلک، وسوسه شد که یک عروسک بزرگ بخره. بابا جون باهاش صحبت کرد و به این نتیجه رسید فعلا بریم یک قلک بزرگتر بخره و پول هاش رو بریزه داخل اون، تا فکر کنه و تصمیم خوبی بگیره. ...
6 ارديبهشت 1397

من دلتنگم...

حدودا 7 روزی از سفر باباجون به کربلا میگذره، زینب و ضحی دیگه کاسه ی صبرشون سر اومده. در حالیکه باید 5 روز دیگه هم صبر کنند. ( الهی بمیرم براشون) به زینب خانم پیشنهاد دادم بریم پارک و بعد هم مرغ سوخاری بخوریم. ( عاشق مرغ سوخاری و سالاده) .  ...
6 ارديبهشت 1397

روز مادر

2 روز قبل از روز مادر از طرف پیش دبستانی دعوت نامه ای به دستم رسید با این مضمون که :" در تاریخ... به مناسبت روز مادر، بچه ها در بوستان ناجی منتظر شما هستند." باباجون با عزیز و باباحاجی رفته بودن کربلا و برای من سخت بود که با ضحی و وسایلش برم جایی تازه 12 ظهر (ضمن اینکه به شدت احساس ضعف داشتم و نمی تونستم رانندگی کنم). با مامان دوست زینب خانم تماس گرفتم و ازشون خواستم دنبال من هم بیان. وقتی رسیدیم بچه ها مشغول بازی در پارک بودن و زیر سایه آلاچیق چند زیرانداز پهن کرده بودن و با شربت و چای و انواع شیرینی و کیک توسط بچه ها پذیرایی شدیم. در آخر دخترامون روی سرمون گلبرگ ریختن و با یک بوسه هدیه هامون رو دادن. یک لحظه از ضحی غافل شدم دیدم...
6 ارديبهشت 1397
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی زینب می باشد